۱۳۸۹ تیر ۱۳, یکشنبه

آخرین امید های کودتا چیان



رهبر جمهوری اسلامی در ابتدای هفته جاری میزبان تعدادی از هنر پیشگان تلویزیونی بود که بر خلاف پیشکسوتان عالم هنر ، در یکسال گذشته با « سیمای کودتا » همکاری داشته اند وبعضی از آنان تا چندی قبل توسط سخن گوی هتاک بیت رهبری ـ روزنــــــامه کیهان ـ به عنوان « هنر پیشگانِ فاسدالاخلاق » معرفی می شدند. رهبر منزوی جمهوری اسلامی که به دلیل کمبود وقت ، ملاقات های هفتگی خود با هاشمی رفسنجانی را به دو هفته یکبار تقلیل داده است در دیدار روز شنبه ، به سراغ تک تکِ« نو هنر پیشگان » رفت وبا کسانی « دردِ دل » کرد که بسیاری از آنان هیچگونه پایگاهی در اجتماع ندارند و ظاهرا اغلب آنها با تهدید یا به امید لقمه ای بیشتر به دیدار او رفته بودند . رهبر جمهوری اسلامی در همین دیدار به میهمانان خویش یاد آوری کرد که «جايگاه رسانه ملي و به‏ خصوص بخش هنرهاي نمايشي و فيلم و سريال مهم‌تر از هر زمان ديگر است» .این توصیه نشان داد که کودتـــــا چیان نه از «امتیاز دهی های فراوان خارجی » طرفی بسته اند و نه از « جنایت و خشونت های بی سابقه داخلی » ولذا اکنون دست به دامان هنر پیشگان دست چندم تلویزیونی شده اند تا شاید از طریق سر گرم سازی مردم به بعضی برنامه های بی خاصیت ، موجبات انحراف افکار عمومی را از افتضاحات ، جنایات و ناکامی های یک سال اخیرِ کودتاگران فراهم نمایند . زمانی که سخنان روز شنبه رهبر جمهوری اسلامی در جمع هنر پیشگان تلویزیونی را شنیدم به او حق دادم که دست به دامان این گروه شده باشد زیرا « کودتاگرانِ وحشت زده و مستأصل » تنها به گروهی اعتماد دارند که فعالیت های آنها از دهها فیلتر سردار ضرغامی عبور می کند و پاستوریزه تلقی می شود! سیستم کودتایی ایران اکنون از همه چیز وهمه کس می ترسد . دو هفته قبل ، « امام جمعه کریه المنظرِ تهران » برای تکریم و تعظیم ولایت فقیه ، به تلاش های مرحوم بهشتی در مجلس تدوین قانـــــون اساسی ـ موسوم به خبرگان اول ـ اشاره کرد . او که چشم خود را بر رفتار غیر انسانی حکومت کودتا بر فرزندان مرحـــــــــوم بهشتی بسته بود به تشریح جایگاه آن مرحـــــوم در مجلس خبــــــــرگان پرداخت و اظهــــــــار داشت : « ریــــــــــاست مجلس خبرگان با فرد دیگری بود امـــــــا آن مجلس عملا توسط شهیــــــــــد بهشتی اداره می شد . » این توصیف بیش از آنکه ارادت امام جمعه کم سواد تهران به مرحوم بهشتی را آشکار سازد ، وحشت کودتا گران و سخن گویــــــان آنــــــها از « فردِ دیگر » را به نمایش گذاشت و نشان داد که با گذشت بیش از شش ماه از رحلت جانسوز مرحوم آیت اله العظمی منتظری ، هنوز آوردن نام آن مرد بزرگ ، لرزه بر اندام رهبران کودتا می اندازد ولذا آنها حتی در هنگام سخن گفتن از مجلس خبـــــرگان اول ، جــــــــرئت نمی کنند نام رئیس آن یعنی مرحوم منتظری را بر زبان بیاورند . البته کسی نباید گمان کند که فقط « نام منتظری » خواب را از چشمان غاصبان حکومت در ایران می رباید. کودتاگرانِ ِ منزوی در ایران ، همانند فرعون ، حتی از به دنیا آمدن فرزندی جدید در خانواده « مبارزانِ حق جو » وحشت دارند و چماقدارانِ خشن خود را مأمور می نمایند تا عروسِ خانواده اسانلو را بدزدند و او را آنقدر شکنجه کنند تا جنینِ دو ماهه او به قتل برسد . نمونه دیگر از« وحشت زدگی دائمی کودتا گران » ، زمانی آشکار شد که پس از اعدام نا جوانمردانه چند تن از « کُرد های ایرانی » از تحویل اجساد آنها به خانواده هایشان خودداری شد تا مبادا جنازه این شهدا ، خطری متوجه نظام متزلزل حاکم بر ایران نماید. این نمونه ها وقتی به همراه برخی اقدامات ِ دیگر ـ از جمله ممانعت از اعطای مرخصی به مبارزان افتخار آفرین همچون داود سلیمــــــانی ، احمد زیــــــــد آبادی ، عیسی سحــــــــر خیز ، مسعود باستانی و…… ـ مورد ارزیابی قرار می گیرد هر کسی را قانع می کند که حاکمان فعلی ایران بهترین مصدق برای عبارت « الخـــــــائنُ خائف » هستند که یافتن مشابهی برای آنان در تــــــــاریخِ هزاران ساله ایران وجغرافیای وسیع جهان ، به آسانی امکان پذیر نمی باشد . پس رهبر جمهوری اسلامی حق دارد که اکنون دست به دامان کسانی شود که تعدادی از آنها دو سال قبل توسط روزنامه کیهان به بدترین مفاسد اخلاقی متهم می شدند .

البته کودتا گران در یکسال گذشته بارها قدرت الهی در خنثی سازی نقشه های پلید خود را دیده اند وبه خوبی می دانـــــند که قدرتِ سناریو نویسانِ نمایش های تلویزیوتی از « سناریو نویسان تفنگ به دست و خشن » بیشتر نیست و کسانی که نتوانستند با قتل وشکنجه مردم ، خود را نجات دهند قطعا با سناریو نویسی های سفارشی صدا وسیما به اهداف خود نخواهند رسید .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر