سایت های خبری وابسته به حکومت ایران ، دیروز سخنان آیت آله مکارم شیرازی بر علیه شیخ یوسف قرضاوی را منتشر نموده اند. ظاهراً این رروحانی اهل سنت ، در تبعیت از اظهار نگرانی برخی دولت های منطقه نسبت به دخالت ایران در تحولات بحرین ، خواستار برخورد با تحرکات شیعیان مظلوم آن کشور شده است . به گزارش خبرگزاری های دولتی ایران، آیت اله مکارم شیرازی در این مورد گفته است :«این شخص- شیخ قرضاوی - اخیراً درباره شیعیان بحرین و قیام ملت بحرین سخنانی گفته که زیبنده یک عالم دینی نیست، او گفته است ما نسبت به اینها علاقهای نداریم و سرکوب شوند. آیا یک عالم روشن دینی میتوان چنین حرفی بزند، معنای این سخن آقای قرضاوی این است که ما در میان مسلمانان تبعیض قائل شویم؛ قرضاوی در مصر از قیام طرفداری میکند، در لیبی از جنگ؛ اما وقتی نوبت به بحرین میرسد از دیکتاتوری حمایت میکند، آیا این یک بام و دو هوا برای یک عالم دینی درست است؟» البته اگر شیخ قرضاوی واقعا چنین حرف هایی زده باشد مستحق ملامت است زیرا مردم مظلوم بحرین هم ، از همان حقوقی برخوردارند که انسان های آزادیخواه در سراسر جهان به دنبال آن هستند، اما بهتر بود این اعتراض توسط فردی غیر از آیت اله مکارم شیرازی بیان می شد . زیرا نام این روحانی ایرانی و بسیاری از همفکران او ، به عنوان کسانی که در برابر جنایات دولت ایران نسبت به هموطنان خود سکوت کرده اند در تاریخ ثبت خواهد شد . همین امروز هم بسیاری از ایرانیان ، در خصوص کار امدی نهاد مرجعیت برای مقابله با ظلم وتجاوز ، دچار تردید شده اند . زیرا آنها در برابر سرکوب علنی تظاهرات هموطنان خودشان توسط دولت کودتایی ایران سکوت کرده اند . همچنین ، هیچکس باور نخواهد کرد که امثال آیت اله مکارم ، دلسوز واقعی مسلمانان درسایر کشورها هستند . دولت جمهوری اسلامی هم اکنون با اعطای بعضی امتیازات اقتصادی به فرزندان آیت اله مکارم ، در واقع این روحانی شیعی را تحت الحمایه خود قرار داده و متقابلا از ای امتیاز بر خوردار شده که ایت اله مکارم و بسیاری از هم کیشان او در برابر گسترش روزافزون باج دهی های دولت ایران به چین وروسیه علیرغم کشتار گسترده مسلمانان در ترکستان شرقی ( چین) و چچن ( روسیه ) سکوت اختیار کرده و می کنند. دوسال قبل در چنین ایامی ، عده ای از شیعیان در منطقه « پاراچنار» پاکستان ، توسط سیستم اطلاعاتی آن کشور به خاک وخون کشیده شدند . در همان زمان آیت اله صافی گلپایگانی به صراحت اعلام کرد که « وضعیت پاراچنار به مراتب بدتر از غزه است » اما دولت جمهوری اسلامی که مشغول زد وبند با سیستم امنیتی آن کشور بود کوچک ترین گامی در این مورد بر نداشت وآیت اله مکارم هم ترجیح داد از هرگونه اظهار نظری در مورد شیعیان « پاراچنار » خودداری کند . لابد او برای این سکوت خود دلیل موجهی داشته است مثلاً اینکه شیعیان پاکستان ، امکان اعطای هیچگونه امتیاز اقتصادی به فرزندان و وابستگان آقای مکارم ندارند اما دولتِ دست ودلباز احمدی نژاد ، در کنار باج دهی های فراوان خارجی ، می تواند لقمه ای هم در برابر بعضی اقازاده های بی خاصیت بیندازد! آقای مکارم در یک سال اخیر ، خاطره بسیار بدی از خود در ذهن گروهی از ایرانیان بر جای گذاشته است :سکوت او در برابر ضرب وشتم تظاهر کنندگان ایرانی، بی عملیِ شرم آور در برابر کسانی که فرزندان مظلوم ایرانی را در شکنجه گاههای کهریزک و اوین به قتل رساندند و همراهی ننگ آلود با حکومتی که موسوی و کروبی را تنها به خاطر دفاع از مردم حقوق مسلم مردم ایران ، زندانی نموده است نکاتی است که صلاحیت اقای مکارم را برای اعتراض به شیخ قرضاوی از بین می برد . مکارم شیرازی همین امروز هم که شیخ قرضاوی رابه پیروی از سیاست یک بام و دو هوا در مواجهه با تحرکات مردم بحرین - در مقایسه با تظاهرات مردم مصر و لیبی - متهم می کند حاضر نیست یک کلام در خصوص کشتار مردم سوریه به دست بعثی های حاکم بر آن کشور اظهار نظر نماید ! پس بسیاری از ایرانیان حق خواهند داشت ادعای دلسوزی او برای مسلمانان بحرین را تنها یک « نمک پراکنی » برای به دست آوردن دل ولی فقیه و دولت تحمیلی او در ایران بدانند.
مردان سر دار خامنه ای از شکل گیری هسته اولیه تظاهرات و پیوستن جمئت به هم جلوگیری میکنند
پاسخحذفما باید همانند مرام مصر سودان یمن لببی عمان اردن هسته اولیه تظاهرات را در یک جای مطمئن تشکیل دهیم
جایی که حکومت نمیتواند از تشکل جلوگیری کند
آنجا نماز جمعه است
بیاید هر هفته در نماز جمعه شرکت کنیم